• وبلاگ : ** آغــــــــوش سپيـــــــــد **
  • يادداشت : با تو چيزي كم ندارم
  • نظرات : 11 خصوصي ، 39 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    يه جورايي حس ميكنم يه آدمي تو اوج دلتنگيها- ش دوبار مرد و زنده شد
    يه جورايي حس ميكنم اين آدمه تو زندگي تازه اي كه نقش خدا تو حفظ اون پر رنگتر از هميشه بود
    دل پژمردشو ميون دود و خاك و خون و آهن جا گذاشت و صاحب يه دل تازه شد
    شاسي هاي سياه حروف و زير انگشتاي سردم مي بينم كه داره همه رو دعوت ميكنه
    تا نوشته هاي دل تازمو روي صفحه بخونن
    يه جورايي تو حس نوشتنم هنوز بيا تا بخاطر اومدنت سرود آشتي رو باور بكنم
    دلتنگيها