سفارش تبلیغ
صبا ویژن

** آغــــــــوش سپیـــــــــد **

دیروز روسری ام را باد برد،مادرم لب هایش را گاز گرفت ،

 غریبه ای آنطرف خیابان چند متلک نشخوار کرد و تو فقط لبخند زدی .

امروز روسری ام را شل تر بستم، به خاطر تکرار لبخند تو

و نه هیچ چیز دیگری.


نوشته شده در پنج شنبه 85/11/5ساعت 11:35 صبح توسط بهــار چابـوک| نظرات ( ) |