** آغــــــــوش سپیـــــــــد **
" بستری" به بیمارستان میروم **** "..." حوصله ام که سر میرود **** "مسیر پرواز" شاید دیشب شعری گفته ام **** "مرور" روز از نو شروع میشود هر روز آرزو میکنم مارمولکی گنده، ***** شغلم را نمی دانم! *****
راز چشمات چیه که می کشی آدمو سمت هر چی که چشات بخواد! می تونم دنیامو با جنس نگات، بنا کنم راز چشمات، چادر شب و کشیده از سرش! این ترانه در تاریخ 13/5/84 متولـد شد! یه پنجـره تا من و تو فاصله ی رسیدنم تو فصـل مات شیشه ها رنگ لبـای عاشقـو از پشت شیشه، چشاتو این ترانه در تاریخ23/9/84 متولد شد! تو نیستی و طعنه زدن، عروسکا به خنده هام! عروسکا جار میزدن، تو هم یه جور عروسکی گفتن و گفتن و حالا، خواب عروسک می بینم خواب می بینم که تاج من کاغذیه مثه دلت خواب می بینم عروسکا، دل منو، هو می کنن! عاقبت عشق تو رو، عروسکا خوب میدونن حقیقت و ازم گرفت این تاج و تور کاغذی این هدیه های رنگارنگ، مال دل بی سرو پات به چه قیمتی دلت به چه قیمتی منو چشمات و می بندی و اسم من از یادت میره! قیمت فروختن قلب منو بهم بگو! بگو دست کی رسید به سیب سرخ آرزو؟ چی نصیبت میشه از نفرت و قهر و دشمنی دوستان عزیزم ، پیشاپیش سال نو آریایی رو تبریک میگم، چیزی آرزو نمی کنم جز رسیدن به آرزوهایی که در دل دارید. یه شعر کوتاه میذارم تا حوصله تون زیاد سر نره تنهایی تنهایی ام که ته دیگ می گیرد **** میخوام تو خورشیدم باشی،تو این شبای بی کسی میخوام تن پنجــره رو، جلا بدی با نفسات بهــارو وردارو بیار، بکـار تو باغچه ی دلـم! تنهاییم و ورق بزن،زیر عبـور خاطره حادثه ها رو تازه کن،با مژده ی اومدنت با تو چیزی کم ندارم،بهشت و من میخوام چیکار؟! (زلزله) من زلزله ای هستم **************************** (بی مصرف) نیستم و دلتنگی! **************************** (زندگی) میروم و میمیرم! *************************** (فلسفه) موهایم را طلایی می کنمسلام به تمامی دوستان خوبی که با وجود سر نزدن های من، بازم میان و به من منت میذارن
با تاخیر برگشتم، اما الان مطلبی نیس که بذارم ولی...
به زودی دست پر بر میگردم
به همه شما هم سر میزنم
حتما
تا شعرهایم را بستری کنم!
چند روز است از دهان کلمه هایم خون می پاشد
روی فقرات کاغذها.
اتاقم غرق میشود!.
که امروز چشمانم مسیر پرواز پرنده ها را
حدس میزنند.
تا آدمها کهنگی شان را مرور کنند!
آه...
آدمها ورژن جدیدی ندارند!.
گوشه ی اتاقت اتراق کند،
تا ترست را میهمان آغوشم کنی!!
شغل!
اما، اهل حساب و کتابم
سرم، شاگردهای کلاس اولی را
یاد صفــر می اندازد!
سرپوش!
فرصت که میکنم
شعری قاب می گیرم
تا روی یکی از ترک های قلبم،
سرپوش بگذارم!
آدم و درگیــر میکنه؟!
لذت داشتنت و
یکدفه تکثیــر میکنه!
راز چشمات چیه که، زندگی پابه پات میاد؟!
عشق تو قدرتش و میده که ادعا کنم
ادعا کنم که سیب نفسات، سهم منه
کسی این بهشت و از دنیای من نمی کنه!
برق چشمات به تنش نشست و ریخت کرک و پرش!
با تو روشنم اگه زل بزنی بودنم و !
قصه، با راز چشات نمی رسه به آخرش
یه پنجـره، تا یه نفس
پنجـره رو آبی بکش
رو میله های این قفس
یه پنجـره َس تا تن تو
گناه گندم پای من!
چیدنش از خرمن تو!
طرح دوتا بوسـه بکش
بذار جریمه َت بکنن
قدِ خدا بوسـه بکش!
اناری کن رو پنجـره
ترانه هاتو داد بزن
بذار رهاشه حنجره
گـره بزن به نفسـم!
بذار با لمـس بودنت
به آرزوهام برسـم
گفتن مثه اونا شده، نشستن و زل زدنام
مثه ما اولاش خوبی، اما بعدش بی نمکی
یه دختر منتظر و، تو تور و پولک می بینم
تو با یه اسب کاغذی منو بردی به منزلت
دس می ذارن رو دلمو، غصه هام و نو می کنن
فک کنم اونا حق دارن، منو عروسک بدونن!
من به دلم طعنه زدم، با این غرور کاغذی
دیگه عروسک نمیشم، دیگه نمیمیرم برات
بد بودن و بلد شده؟!
کی بهش سپرده که
اینقد با چشمام بد شده؟!
خط زدی از خاطره هات؟!
چی باعث شد که بگی
دیگه نمی میرم برات؟!
از دلم خالی میشی، تا یکی جام و بگیره!
علت این همه دل شکستن و بهم بگو
کی میخواد عادتمون بده به این بگو مگو؟!
که بهشت و پس میدی، مشتری جهنمی؟!
معده ی قلبم ورم میکند!
میخوام با برق چشمکات، به داد چشمام برسی
سکوت کوچــه بشکنه، با شعر سرخ خنده هات
به جای عیـدی دلتو، بذار رو طاقچه ی دلم!
ثانیه های عاشقی، موندنیه نمی گذره
بذار نلرزه شونه هام، با تکیه کردن به تنت
تو بوی سیب و گندمی،بذار دلـم خطا کنه!
سر دو راهی بمونه، دوباره اشتبا کنه!
بذار جریمه ام بکنن، واسه یه کم سیب و انار!
که زورم به هیچ جغرافیایی نمی رسد!
هستم و دلتنگی!!
به کار دلت نمی آیم!
نمی روم و میمیرم!
یک جای قضیه می لنگد
زندگی پا ندارد!
دسته ای گندم از دهانت می روید!